اینجا جایی برای انتشار آواز گنجشک هاست

۲ مطلب با موضوع «پروژه خوراک پز خورشیدی :: روزهای کاری پروژه» ثبت شده است

روز دوم کار روی پروژه خوراک پز خورشیدی

این بار گنجشک هایی که برای کار روی پروژه دور هم جمع شدند : 

امیرحسین، رادین ، آوین، آرش، دریا ، بردیا و هیوا بودند . بماند که با چالش ترافیک سنگین تعدای از این گنجشک ها بالاخره خود را به محل قرار کار که باغ کتاب تهران بود رساندند و لازم است از مهناز عزیز که کاپیتان عزیز در انتقال تعدادی از گنجشک ها در این ترافیک سنگین بودند صمیمانه با زبان گنجشکی تشکر کرد : جیک جیک جیک .

دورهمی مان با گفتگو و البته خوشمزه خوری و پرداختن به کارهای ساخت و ساز و بعد هم گردش در باغ کتاب تهران پیش رفت . 

در این جلسه توانستیم هذلولی را با کمک معادله ای که داشتیم به سرانجام برسانیم و مسیر سخت برای رسم و ساخت ایشان منجر به خلق اشعاری عاشقانه برای جناب هذلولی شد که خب بعدا شاید از این اشعار رونمایی شود .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هی وا

اولین قرارکاری روی پروژه خوراک پز خورشیدی

کار روی اجاق خورشیدی

گنجشک هامشغول کار هستند ! 

چه کاری ؟! بعد از گفتگو درباره موضوع پروژه و مشاهده تعدادی عکس و فیلم و گفتگو و کلی جیک جیک و خنده های از ته دل ! نوبت این رسید که با قوانین نور کمی آشنا شویم و برای همین در همان ابتدا دوستان مشغول یکسری آزمایش شدند و درباره اش به جیک جیک نشستند .

آشنایی با اپتیک

و از آنجایی که قرار شد روی یک اجاق خورشیدی با سطح هذلولی کار شود . مساله این بود که چطوری هذلولی رسم کنیم. 

ناگفته نماند که درباره خود چیستی هذلولی به گفتگو نشستیم ! 

هذلولی

و برای این کار از یک منبع که یک معادله برای رسم پیشنهاد داده بود استفاده کردیم که بعد از کلی خط کشی کردن دقیق و عددها را وارد اکسل کردن و ! بله متوجه شدیم یک جای کار ایراد دارد ! چون هذلولی اصلا آن چیزی که باید می شد ، نمی شد ! اول یک دل سیر به هم نگاه کردیم و فکر کردیم و بعد یک دل سیـــــرتر خندیدیم ! ما مشکل پیدا نکردیم ، برای همین قرار شد بیشتر روی پیدا کردن معادله کار کنیم ، از طرفی دیگر دست به کار رسم هذلولی به شیوه ای دیگر شدیم 

رسم هذلولی

که کلی از شکل به وجود آمده کیف کردیم ، بماند که چشم ها دیگر آستیگماتیسم شده بود !

و برخی دوستان دو تا دوتا جا انداخته بودند حالا اسم نمی بریم خودشان می دانند ! 

بماند که کلی همکاری و همراهی شکل گرفت که من به شخصه از آن کلی کیف می کردم :

همگاری

در همین تلاش ها به آشنایی بیشتر با مهارت های یکدیگر رسیدیم ، از مهارت در ترجمه از زبان انگلیسی به شیوه های مختلف گرفته ! چون منبعی که در حال استفاده بودیم انگلیسی بود و چه مهارت بالا در قیچی کردن با ظرافت که البته یک اشتباه کوچک در انتهای کار باعث شد جهت اشتباهی برش داده شود ، برشی کوچکی که باعث شد ما همگی خنده هایی بزرگ سر بدهیم و به این نتیجه برسیم که ساخت اجاق خورشیدی را رها کرده و به دنبال ساخت سفینه باشیم !

هلذلولی

برش را چسب زدیم و قرار شد ادامه کار را جلسه بعد در پیش بگیریم . 

اینچنین بود که قصه ما به سر که نرسید هیچی تااازه شروع گرید ! 

 

تاریخ برگزاری روز کاری پروژه : پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۱

زمان : از ساعت ۱۴ تا ۱۸ 

حاضرین : هیوا علیزاده، آرش روحانی، امیرحسین شکری، رادین حاصل، دریا محسنی

تنظیم گزارش : هیوا علیزاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هی وا